امروز سه شنبه , 16 اردیبهشت 1404
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
-
فروشنده :
پی دی اف داک
-
- کد فایل : 53538
- فرمت فایل دانلودی : .ppt
- تعداد مشاهده : 211
- فرمت فایل اصلی : powerpoint
- تعداد صفحات : 16
آخرین فایل ها
- بیشتر -دانلود پاور پوینت حجرت در حکومت

واژه «هجرت» در عرف دینی به معنی «کوچ» و «خروج» از یک سرزمین به منظور حفظ و تحکیم مبانی عقیدتی وایمانی است «مهاجر» کسی است که از محدوده طاغوت و استبداد خارج می شود تا بتواند معاشرت، تربیت و عبادتش را متناسب با شریعت وآرمان خود ترتیب دهد.
در عرف جامعه شناسی، اقوام مهاجر کسانی اند که به انگیزه های شغلی، حرفه ای ومعیشتی مانند کار، تجارت و یا علل طبیعی مانند زلزله، سیل، قحطی و یا به منظور بهره وری ازمواهب خدماتی و رفاهی به منطقه دیگری کوچ کرده و ساکن شده اند. قرآن کریم در آیاتی «مهاجرت» راعامل مهم برخورداری ستمدیگان از مواهب دنیا یاد می کند و در آیاتی دیگر با نپذیرفتن این عذر که «اینجا وطن من است» و هر گونه سختی را تحمل می کنند و به خاطر پیوندهای عاطفی، سنتهای اجتماعی و یا نزدیک بینی سیاسی و ضعف و زبونی روانی، ننگ ماندن را در جایی که ایمان و حقیقت به بند کشیده شده، پذیرفته اند، هشدار می دهد که چرا ظلم بر خویشتن! سرزمین خداوند فراخناک است و آدمیان بسیار. به سرزمینی دیگر بشتاب.
از نظر عرف دینی، سیاسی، جامعه شناسی واصول اخلاقی و علمی، آنچه درعصر پیامبر(ص) رخداد، به معنای واقعی هجرت است. البته در حوزه ای گسترده تر و از افقی بالاتر. زیرا هجرت از درون و سفر درعمق روح از هجرتهای بیرونی و سفرهای خاکی بالاتر است.
به تعبیر لطیف دکتر شریعتی: «بیرون رفتن از آنجا که دیگر نه جای ماندن است و بدر رفتن از آن حال که دیگرنه شایسته بودن است، مهاجرت نه تنها از زادگاه خویش که بسیار سهل است، بلکه ازخویشتن خویش که مردافکن است و محمد(ص) می کوشد تا جامعه کوچک مکه را به حرکت درآورد تا برجای ایستد و اسلام همان سان که انسان رااز بیرون به جنبش می خواند، از درون نیز به انقلاب دعوت می کند و بدین گونه است که ا
راهنمای استفاده
واژه «هجرت» در عرف دینی به معنی «کوچ» و «خروج» از یک سرزمین به منظور حفظ و تحکیم مبانی عقیدتی وایمانی است «مهاجر» کسی است که از محدوده طاغوت و استبداد خارج می شود تا بتواند معاشرت، تربیت و عبادتش را متناسب با شریعت وآرمان خود ترتیب دهد.
در عرف جامعه شناسی، اقوام مهاجر کسانی اند که به انگیزه های شغلی، حرفه ای ومعیشتی مانند کار، تجارت و یا علل طبیعی مانند زلزله، سیل، قحطی و یا به منظور بهره وری ازمواهب خدماتی و رفاهی به منطقه دیگری کوچ کرده و ساکن شده اند. قرآن کریم در آیاتی «مهاجرت» راعامل مهم برخورداری ستمدیگان از مواهب دنیا یاد می کند و در آیاتی دیگر با نپذیرفتن این عذر که «اینجا وطن من است» و هر گونه سختی را تحمل می کنند و به خاطر پیوندهای عاطفی، سنتهای اجتماعی و یا نزدیک بینی سیاسی و ضعف و زبونی روانی، ننگ ماندن را در جایی که ایمان و حقیقت به بند کشیده شده، پذیرفته اند، هشدار می دهد که چرا ظلم بر خویشتن! سرزمین خداوند فراخناک است و آدمیان بسیار. به سرزمینی دیگر بشتاب.
از نظر عرف دینی، سیاسی، جامعه شناسی واصول اخلاقی و علمی، آنچه درعصر پیامبر(ص) رخداد، به معنای واقعی هجرت است. البته در حوزه ای گسترده تر و از افقی بالاتر. زیرا هجرت از درون و سفر درعمق روح از هجرتهای بیرونی و سفرهای خاکی بالاتر است.
به تعبیر لطیف دکتر شریعتی: «بیرون رفتن از آنجا که دیگر نه جای ماندن است و بدر رفتن از آن حال که دیگرنه شایسته بودن است، مهاجرت نه تنها از زادگاه خویش که بسیار سهل است، بلکه ازخویشتن خویش که مردافکن است و محمد(ص) می کوشد تا جامعه کوچک مکه را به حرکت درآورد تا برجای ایستد و اسلام همان سان که انسان رااز بیرون به جنبش می خواند، از درون نیز به انقلاب دعوت می کند و بدین گونه است که او را همواره از توقف، انحطاط و انجماد می راند و اینها همه معجزات علمی و اخلاقی، روحی و معنوی هجرت است؛ هجرت آفاقی وهجرت انفسی.»1