امروز پنج شنبه , 01 آذر 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد فيزيک و فلسفه
با دانلود تحقیق در مورد فيزيک و فلسفه در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق فيزيک و فلسفه را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق فيزيک و فلسفه ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد فيزيک و فلسفه
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:20 صفحه
قسمتی از فایل:
مقدمه ......................................................................................................... 2
علل کنار گذاشتن متافيزيک و تفحصات فلسفي........................................................... 10
نقد ديدگاههاي تجربه گرايان ............................................................................... 14
آيا فيزيکدانان در طرد فلسفه موفق بوده اند؟ ............................................................. 29
نقش فلسفه در فيزيک....................................................................................... 32
نتيجه گيري .................................................................................................. 34
مقدمه
علم فيزيك از قديميترين دورانهاي علم و معرفت با تعريفات و مفاهيمي مختلف، تأثيرات بسيار مهمي در علوم و جهان بينيها داشته و با توجه به گسترش روزافزون ارتباط انسانها با قلمرو طبيعت اين تأثير تاكنون رو به گسترش گذاشته است.
بديهي است همزمان با پيشرفت فيزيك از ديدگاه علمي محض مسائل فراواني در قلمرو فيزيك نظري كه كمال اهميت دارند نيز توسعه يافته است. ضرورت و ارزش فوِالعادة اين مسائل را در سه جهت ميتوان در نظر گرفت.
از جهت اول اين مسائل مانند مقدماتي ضروري براي و روز معارف جديدتر و كاملتر در قلمرو فيزيك است كه در طرز تفكرات جهانشاهي و حتي در مباني علوم انساني و طرز برداشت از آنها تأثيرات با اهميتي را ايجاد مينمايد.
جهت دوم شناخت عظمت و دريافت انساني است كه در سطوح بسيار دقيق عالم وجود نفوذ و دخالت شگفتانگيز خود را اثبات مينمايد اين نفوذ تا آنجا پيش ميرود كه آدمي احساس ميكند كه براي شناخت واقعيت هستي برون ذاتي با بعدي از خويشتن نيز ارتباط برقرار ميكند.
جهت سوم هر اندازه بحث و تحقيق در فيزيك نظري گسترش و تعمق مييابد.
صاحبنظران تلاشگر عالم معرفت در دو قلمرو برون ذاتي و درون ذاتي به دريافت حقيقت بزرگ نزديك ميشوند كه ميتوان علوم طبيعي را از معناي غير قابل حل «براي چه؟» نجات داده و براي طرح نظام صحيح با سيستم باز در جهاد شناس رهنمون شود. آب حقيقت بزرگ عبارتست از اينكه جهان فيزيكي كه ما با آن در ارتباط هستيم خطوط و اشكاليست كه واقعيت اصلي وجود را در پشت پرده شفاف خود نشان ميدهد.
اين حقيقت در دورانهاي گذشته تنها با اصول كلي فلسفي اثبات ميشد. امروزه با ژرف نگري در فيزيك نظري روشنتر و مستقيمتر اثبات ميگردد.
* فيزيك كلاسيك با كارهاي گاليله و نيوتون شكل گرفت و با نظرية الكترو مغناطيس ماكسول در نيمة دوم قرن نوزدهم ميلادي به كمال خود رسيد. اما در اواخر قرن نوزدهم بعضي پديدهها مورد بررسي قرار گرفتند كه توجيه آنها در چهارچوب فيزيك كلاسيك ميسر نبود نظرية نسبت خاص كه در سال 1905 توسط آلبرت انيشتايي ارائه برخي در اين مشكلات را (در مورد مكانيك ذرات با سرعتهاي بالا) بر طرف نمود و نظرية كوانتوم پلانك برخي ديگر را. نظرية اخير از 1900 تا 1925 توسعه يافت و سرانجام به تعدادي دستورالعملهاي محاسبهاي كه تركيبي از فيزيك كلاسيك و غير آنرا در برداشت خلاصه شد. در آن زمان در همه جا احساس ميشد كه تركيبي از فيزيك كلاسيك و غير آنرا در برداشت خلاصه شد. در آن زمان در همه جا احساس ميشود كه براي توجيه پديدههاي جهان خرد (دنياي مايكروفيزيك) بايد به مكانيك جديدي دست يافت. اين مكانيك جديد در سالهاي 1927 - 1925 توسط هايزنبرگ، شرورينگرع دايراك و همكارانشان پايه گذاري شد و به مكانيك كوانتومي مرسوم گشت و در سال 1927 بود كه در پي كارهاي بوهرع هايزنبرگ و ردون تعبيري بريا فرماليزم رياضي جديد ارائه شد. اين تعبير كه به تعبير كپنهاگي با تعبير سنتي موسوم است بسياري از شالودههاي فلسفي فيزيك كلاسيك را فرو ريخت. در اين تعبير: اولاً موجودات مايكروفيزيكي را با ساختارهاي موج گونة مجرد كه بوسيلة امواج احتمال كه همة فضا را پر كرده است، نمايش داد، ما تنها توسط معادلات رياضي ميتوانيم چيزهايي را كه در تجربه رخ ميدهند توصيف كنيم.
ثانياً توضيح حوادث يا پديدهها مطرح نيست بلكه بايد به نظريه هايي كه مشاهداتمان را توجيه ميكنند قناعت كنيم.