امروز یکشنبه , 20 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد ماهيت مديريت منابع انسانى
با دانلود تحقیق در مورد ماهيت مديريت منابع انسانى در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق ماهيت مديريت منابع انسانى را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق ماهيت مديريت منابع انسانى ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد ماهيت مديريت منابع انسانى
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:320 صفحه
قسمتی از فایل:
فصل اول: ماهيت مديريت منابع انسانى
مديريت منابع انسانى را «شناسايى، انتخاب، استخدام، تربيت و پرورش نيروى انسانى به منظور دستيابى به اهداف سازمان» تعريف كردهاند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است كه در ادارات و سازمانهاى دولتى، اعم از كشورى و لشكرى، مؤسسات غيردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاهها، روستاها و ديگر فعاليتهاى مؤثر در توليد ملى اشتغال دارند. هدف اساسى اداره امور استخدامى (نام ديگر مديريت منابع انسانى) حصول نتايج مطلوب از تلاشهاى جمعى افراد است. از اين رو، مسؤولان اداره امور استخدامى موظفند در سازمانها محيط و شرايط مناسبى بهوجود آورند تا كاركنان با ميل و رغبت و خاطرى آسوده از بيم و اضطراب، كوششهاى خويش را در جهت نيل به هدفهاى مشترك معطوف سازند. بدون ترديد، توفيق در انجام اين مهم، مستلزم به كار بستن اصول و روشهاى مديريت منابع انسانى است.
وظيفه اين مديريت، رعايت نظام شايستگى، در استخدام، پرورش و حفظ نيروى كار شايسته است كه با حداكثر كارآيى و صرفهجويى، هدفهاى سازمان را تحقق بخشد. آنانى كه به گونه اى با اداره امور استخدامى سر و كار دارند، موظفند در همه روابط و تصميمات كارگزينى، هيچگاه شأن و مقام انسانى را از خاطر دور ندارند، در همه اعمال و افعال خويش از اصل جامعيت و توجه به منافع عموم پيروى كنند، از هرگونه تبعيض دورى جسته و مسؤوليتها و وظايف و نيز اختيارات را بدون در نظر گرفتن منافع شخصى به كار گيرند. با وجود اهميت آشكار مديريت منابع انسانى، همواره ابهامات و سوء تعبيرهايى در باره ماهيت واقعى، نقش و وظيفه واقعى آن وجود داشته است و يكى از علتهاى اين امر، جديد بودن اين وظيفه، نسبت به ديگر وظايف در سازمان است؛ زيرا تا چندى پيش، نيازى به جداكردن آن احساس نمىشد و جزو وظايف عمومى مديريت به شمار مىرفت.
علت دوم و مهمتر اين كه انسان موجودى زنده است كه قادر به تفكر، قضاوت و تصميمگيرى است. او مادهاى بىجان نيست كه به راحتى در دست ديگران شكل گيرد. بدين رو، خواستهها، اهداف و آمال نيروهاى شاغل، هميشه موافق يا همسو با اهداف سازمان نيست. مقاومت كاركنان در برابر تصميمهايى كه درباره آنان گرفته مىشود، منشأ دشوارىها و تنشهايى است كه در امر اداره و كنترل انسانها وجود دارد. به همين علت، دانشمندان علوم انسانى هرگز نتوانستهاند واكنشها و رفتارهاى انسان را طبق الگوى خاصى به طور دقيق پيشبينى كنند. افزون بر اين، ويژگىهاى فردى و شخصيتى انسان، مسائلى كه تجمع انسانها و پيدايش گروهها و در نتيجه، رفتار گروهى به وجود آورده و بر پيچيدگى موضوع افزوده، اداره و كنترل انسانها را در سازمان، به مراتب دشوارتر مىسازد.
- عوامل مهم گسترش نقش مديريت منابع انسانى
نقش مديريت منابع انسانى، نخست تشخيص استعدادهاى بالقوه نيروهاى شاغل در سازمان و سپس فراهم آوردن امكاناتى براى شكوفايى آنها است. همراه با تغيير در فلسفه وجودى اداره امور كاركنان، مديريت منابع انسانى به تدريج پا را از وظايفى چون انتخاب و استخدام نيرو، تعيين حقوق و مزايا و ايجاد هماهنگى در روابط كارگرى، فراتر گذاشت. امروزه شاهديم كه مديريت منابع انسانى، در طرحريزى برنامههاى مهم و راهبردى، مشاركت فعالى دارد. امروزه قوانين و مقررات بسيارى بر استخدام و چگونگى فعاليتهاى سازمان نظارت مىكند و بيش تر، تخلف از آنها موجب تعقيب كيفرى، حقوقى يا پرداخت جرايم سنگين مىشود. بهداشت و ايمنى كار، اجتناب از تبعيض در استخدام و پرداخت حقوق و دستمزد كافى و عادلانه، از جمله مواردى است كه تحت نظارت و كنترل مستقيم دولت هستند و سازمان مكلف به رعايت آنها است.
توقعات بيشتر نيروى كار نسبت به قبل، دگرگونى در تركيب نيروى انسانى، مشكلات اقتصادى و در نتيجه، عدم تكافوى درآمد مردان باعث شده است كه هر روز تعداد بيشترى از زنان، به عنوان نانآور دوم، داوطلب استخدام در سازمانها شوند. استخدام آنان همراه با مسائل خاصى چون باردارى، زايمان، الزام به مراقبت از كودكان و اجبار به خانهدارى در حين اشتغال است كه بايد براى آن تدابيرى اتخاذ شود. همچنين مسائل ناشى از پيرى يا جوانى نيروى كار، از جمله مشكلاتى است كه سازمان به طور اعم و مديريت منابع انسانى به طور اخص با آن رو به رو است.
- وظايف مديريت منابع انسانى
1. نظارت بر استخدام در سازمان، به گونهاى كه اين امر در چهارچوب قانون و مطابق با قوانين و مقررات انجام گيرد و حقوق متقاضيان مشاغل پايمال نگردد.
2. تجزيه و تحليل شغل، به طورى كه ويژگىهاى هر يك مشخص و معين شود.
3. برنامهريزى براى تأمين نيروى انسانى مورد نياز سازمان.
4. كارمنديابى، يعنى كسانى كه شرايط لازم را براى استخدام در سازمان دارند.
5. انتخاب و استخدام بهترين و شايستهترين نيروهاى ممكن براى تصدى مشاغل در سازمان.
6. طراحى و تنظيم برنامههايى كه ورود كاركنان جديد را به سازمان تسهيل و به ايشان كمك مىكند تا جايگاه صحيح سازمانى و اجتماعى خود را در آن بيابند.
7. آموزش كاركنان.
8. تربيت مدير.
9. طراحى نظام ارزيابى عملكرد كاركنان.
10. طراحى نظام پاداش.
11. طراحى نظام حقوق و دستمزد.
12. وساطت ميان سازمان و سنديكاى كارگرى.
13. طراحى نظامى براى رسيدگى به خواستهها يا شكايات كاركنان.
14. طراحى نظام بهداشت و ايمنى محيط كار.
15. طراحى نظام انضباط.
وظايف مذكور ستادى است.
البته اين امور قبلا هم بوده است؛ ولى در حال حاضر، آنچه تغيير كرده، اصول و ماهيت مديريت منابع انسانى و به تبع آن، روشهاى بهكارگيرى انسانها و نظارت بر كار و عملكرد آنان است. رفتار خشك و خشن و اغلب بيرحمانه با كاركنان، كه در گذشتهاى نه چندان دور، عادى و يا حتى ضرورى تلقى مىشد، با اصول امروزى مديريت منابع انسانى سازگارى ندارد. صبر و حوصله به جاى خشونت، تفاهم به جاى امر و نهى، تشويق و ترغيب به جاى تنبيه، ايجاد انگيزه به جاى اجبار و به طور كلى، فراهم آوردن فضايى مناسب براى پربار كردن زندگى خصوصى و ادارى كاركنان، از جمله اصولى است كه امروزه كار در سازمان و فعاليتهاى اجتماعى، در چهارچوب آن انجام مىشود.
- نقش مديريت منابع انسانى در سوددهى سازمان
نمونههايى از اقدامات مسؤولان امور پرسنلى، كه مىتواند با افزايش توليد و كارآيى، به سود دهى بيشتر سازمان كمك كند، به اين شرح است:
1. كاهش اضافه كارىهاى غير ضرورى با افزايش راندمان كار در ساعات عادى.
2. اتخاذ تدابيرى براى كاهش غيبت و مرخصىهاى به ظاهر موجه و كنترل آنها.
3. طراحى درست مشاغل، براى جلوگيرى از اتلاف وقت كاركنان.
4. جلوگيرى از ترك سازمان، با مديريت درست و برقرارى روابط انسانى و اجتماعى سالم و فراهم كردن محيط مناسبى كه باعث خشنودى كاركنان، و در نتيجه، مانع از ترك سازمان و هزينههاى ناشى از آن گردد.
5. طراحى نظام بهداشتى و ايمنى مؤثر و نظارت دقيق بر آن، براى جلوگيرى از بروز حوادث و متحمل شدن هزينههايى مانند پرداخت هزينه درمان، بيمههاى بيكارى يا از كارافتادگى و زيانهاى ناشى از توقف كار و اتلاف وقت.
6. آموزش مهارتهاى لازم، به منظور تربيت كاركنانى كه بيشترين بازدهى را داشته باشند.
7. استخدام شايستهترين فرد ممكن، براى هر شغل و در هر سطح.
8. طراحى نظامى براى پرداخت حقوق و مزايا كه بتواند در جذب و نگهدارى نيروهاى كار با ديگر سازمانها رقابت كند.
9. تشويق متصديان مشاغل، به گونهاى كه زمينه مساعدى براى ابراز ديدگاههايشان درباره كاهش هزينهها فراهم آيد.(1)
پى نوشت:
1) اسفنديار سعادت، مديريت منابع انسانى، ص1 - 7.
فصل دوّم: تاريخچه پيدايش مديريت منابع انسانى |
فلسفه نوين مديريت منابع انسانى، با وقوع انقلاب صنعتى در انگلستان(1760م.) آغاز شده است. منظور از انقلاب صنعتى، جانشين كردن ماشين به جاى انسان در صنعت است. با ورود ماشين به صحنه، امكان تقسيم كار به اجزاى كوچكتر فراهم شد و هركس موظف به انجام دادن بخش كوچكى از كل كار در كارخانه يا سيستم توليدى گرديد. كارگر مجبور به كار پراكنده نبود، بلكه مأمور كار با ماشين مشخص و در نتيجه، يافتن مهارت در آن كار بود.
از ويژگىهاى ديگر نظام صنعتى، بىاعتنايى به جنبههاى عاطفى و عدم رعايت اصول انسانى در كارخانهها بود. استفاده از كودكان، منع قانونى نداشت. آنان گاهى از طلوع آفتاب تا شب كار مىكردند. انقلاب صنعتى آثار اقتصادى مثبت(افزايش توليد و بازدهى سرمايه، رونق فوقالعاده تجارت و...) و آثار اجتماعى منفى داشت (كالا تلقى شدن كارگر، براى خريدوفروش).
- نهضت كارگرى
در پى ستم كارفرمايان، كارگران به جان آمده و متحد شدند، اتحاديه و سنديكا تشكيل دادند، دست به اعتصاب زدند و نتايجى نيز گرفتند. كشورهاى صنعتى با وضع قانون و مقرراتى با نهضت كارگرى به مقابله برخاستند؛ اما مقاومت كارگران ادامه يافت و همبستگى آنان و پيدايش اتحاديهها، طرز فكر جامعه و دولت را به نفع آنان تغيير داد و موجب توازن قدرت، ميان كارگر و كارفرما شد و «دموكراسى صنعتى» تحولات اجتماعى عميقى را در جوامع صنعتى به وجود آورد.
- نهضت مديريت علمى (1878م.)
تيلور (1856 - 1917م.) در سال 1878 چهار اصل اساسى و مهم مديريت علمى را ارائه كرد كه عبارتند از:
اصل اول: مديريت بايد علمى باشد.
اصل دوم: انتخاب كاركنان بايد اساس علمى داشته باشد.
اصل سوم: آموزش و تربيت كاركنان بايد جنبه علمى داشته باشد.
اصل چهارم: روابط نزديك و دوستانه و روحيه همكارى بايد بين مدير وكاركنان وجود داشته باشد.
اين نهضت توانست گام بلندى در جهت افزايش توليد و كارآيى در كارخانهها و سازمانها بردارد.